undergroundnotes

گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن...

undergroundnotes

گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن...

عنوان نداره

۹۹/۱۱/۲۹

نگار نگاهم میکنه و میگه ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم

من لبخند میزنم و به این فکر کنم که اتفاقا انگار ذات آدم بودنمون طلب میکنه که

هر چند وقت یکبار کسی پیداش بشه و دست بذاره روی زخم های قدیمی مون

و با تمام قدرت فشارشون بده انقدر بیرحمانه که تک تک زجرهایی رو که به خاطرشون

کشیدیم به خاطر بیاریم ،انقدر محکم که یاد خاطر فراموش کارمون بیاد چه چیزهایی

رو به خاطرشون از خودمون دریغ کردیم و چه روزهای رو توی خلسه ی جای خالیشون

دود کردیم رفت هوا...

تا شاید باز همون حماقت ها را تکرار نکنیم و تجرهای تلخ درست نکنیم

برای آه کشیدنای آبکی...

  • ۹۹/۱۱/۲۹
  • Mr.Shin